[اسم]

betrayal

/bɪˈtreɪəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خیانت

معادل ها در دیکشنری فارسی: خیانت نارو
  • 1.This was the first in a series of betrayals.
    1. این اولین خیانت از مجموعه‌ای از خیانت بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان