Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازار سیاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
black market
/ˌblæk ˈmɑːrkɪt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازار سیاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازار سیاه
1.During the war, there was a thriving black market in food.
1. طی دوران جنگ، بازار سیاه پر رونق آذوقه به پا بود.
2.to buy or sell goods on the black market
2. خرید و فروش کالاها در بازار سیاه
تصاویر
کلمات نزدیک
black mark
black maria
black magic
black list
black ice
black marketeer
black mulberry
black out
black pepper
black poplar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان