Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آزمایش خون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
blood test
/ˈblʌd test/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزمایش خون
1.Blood tests help doctors check for certain diseases and conditions.
1. آزمایش خون به دکترها کمک می کند تا وجود بیماری ها یا مشکلات خاص را بررسی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
blood sweat and tears
blood sugar
blood sausage
blood red
blood pudding
blood vessel
blood work
blood-red
bloodhound
bloodsucker
کلمات نزدیک
blood runs cold
blood relation
blood pressure
blood poisoning
blood orange
blood transfusion
blood type
blood vessel
bloodbath
bloodcurdling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان