Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مجرای خونی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
blood vessel
/blʌd ˈvɛsəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجرای خونی
رگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رگ
عرق
مترادف و متضاد
vein
1.There are three major types of blood vessels.
1. سه نوع رگ مجرای خونی اصلی وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
blood test
blood sweat and tears
blood sugar
blood sausage
blood red
blood work
blood-red
bloodhound
bloodsucker
bloody hell
کلمات نزدیک
blood type
blood transfusion
blood test
blood runs cold
blood relation
bloodbath
bloodcurdling
bloodhound
bloodless
bloodletting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان