[صفت]

bona fide

/ˌboʊnə ˈfaɪdi/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موجه واقعی، اصلی

مترادف و متضاد genuine real false
  • 1.Students should have a bona fide reason for missing class, such as illness.
    1. دانش‌آموزان باید برای نیامدن سر کلاس دلیل موجه داشته باشند، مثل بیماری.
  • 2.You’re a bona fide member of the team now.
    2. تو الان دیگر یکی از اعضای اصلی تیم هستی.
[قید]

bona fide

/ˌboʊnə ˈfaɪdi/
غیرقابل مقایسه

2 با حسن نیت (حقوق)

  • 1.The court will assume that they have acted bona fide.
    1. دادگاه فرض را بر این خواهد گرفت که آنها با حسن نیت رفتار کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان