[اسم]

booby

/ˈbuːbi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کودن (پرنده) غاز احمق

  • 1.It is here we find the boobies.
    1. غازهای احمق را اینجا می شود پیدا کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان