[اسم]

bowel

/ˈbaʊəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روده

معادل ها در دیکشنری فارسی: روده
  • 1.Patients are asked to report any change in bowel habit.
    1. از بیماران خواسته شد تا هر تغییری در عادات روده شان را گزارش کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان