[اسم]

brass

/bræs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سازهای بادی برنجی

the brass section of the orchestra
بخش سازهای بادی برنجی ارکستر

2 برنج (فلز)

معادل ها در دیکشنری فارسی: برنج برنجی
brass buttons
دکمه‌های برنجی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان