[صفت]

brusque

/brʌsk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: brusquest] [حالت عالی: brusquer]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خشن و نامتواضع (در سخن و رفتار) گستاخ

مترادف و متضاد abrupt blunt curt
  • 1.She could be brusque and impatient.
    1. او می‌تواند خشن و بی‌صبر باشد.
  • 2.The doctor spoke in a brusque tone.
    2. دکتر با لحن گستاخانه صحبت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان