[اسم]

bunkhouse

/ˈbʌŋkhaʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خانه کارگر استراحتگاه کارگران

  • 1.Our grandmother cooked large meals for the men, who slept in a bunkhouse on the farmstead.
    1. مادربزرگ ما برای مردانی که در خانه کارگر مزرعه ما ساکن بودند غذاهای بسیاری می پخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان