Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کدو حلوایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
butternut squash
/ˌbʌtərnʌt ˈskwɑːʃ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کدو حلوایی
کدو گردویی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کدو حلوایی
1.butternut squash soup
1. سوپ کدو حلوایی
2.Peel the butternut squash and cut the flesh into chunks.
2. کدو حلوایی را پوست کنید و گوشتش را به تکه هایی کوچک برش کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
butternut
buttermilk
butterfly
butterflower
buttercup
butterscotch
buttock
button
button accordion
button lip
کلمات نزدیک
buttermilk
butterfly stroke
butterfly
butterflies in one's stomach
buttercup
butterscotch
buttock
buttocks
button
button down collar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان