[اسم]

C

/si/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نمره متوسط نمره C

  • 1.I only got a C on my math test.
    1. من در امتحان ریاضی‌ام فقط یک نمره متوسط گرفتم.

2 دو (نت موسیقی)

[اسم]

C

(Celsius)
/ˈselsiəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سلسیوس (واحد سنجش دما)

  • 1.Water freezes at 0°C.
    1. آب در صفر درجه سلسیوس یخ می‌زند.
[اسم]

C

(centigrade)
/ˈsentɪɡreɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سانتی‌گراد

[اسم]

C

(carbon)
/si/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کربن (عنصر شیمیایی)

تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان