[اسم]

Byzantine

/ˈbɪzɐntˌiːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شهروند امپراتوری بیزانس

[صفت]

Byzantine

/ˈbɪzɐntˌiːn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more byzantine] [حالت عالی: most byzantine]

2 پیچیده

formal
مترادف و متضاد complicated
a byzantine system of government
یک نظام دولتی پیچیده

3 مربوط به امپراتوری بیزانس مربوط به روم شرقی

  • 1.Other sources claim that they adopted a Byzantine style.
    1. باقی منابع ادعا دارند که آنها بیشتر از سبک بیزانسی پیروی کرده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان