Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شهروند امپراتوری بیزانس
2 . پیچیده
3 . مربوط به امپراتوری بیزانس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Byzantine
/ˈbɪzɐntˌiːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شهروند امپراتوری بیزانس
[صفت]
Byzantine
/ˈbɪzɐntˌiːn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more byzantine]
[حالت عالی: most byzantine]
2
پیچیده
formal
مترادف و متضاد
complicated
a byzantine system of government
یک نظام دولتی پیچیده
3
مربوط به امپراتوری بیزانس
مربوط به روم شرقی
1.Other sources claim that they adopted a Byzantine style.
1. باقی منابع ادعا دارند که آنها بیشتر از سبک بیزانسی پیروی کردهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
byword
byway
byte
bystander
byron
béarnaise sauce
béchamel
bête noire
c
c of e
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان