[اسم]

bystander

/ˈbaɪˌstændər/
قابل شمارش

1 رهگذر ناظر

  • 1.Several innocent bystanders were hurt.
    1. چندین رهگذر بی‌گناه آسیب دیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان