Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جراحی بایپس
2 . راه کمربندی
3 . جایی را دور زدن
4 . (مانع یا قانونی را) دور زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bypass
/ˈbaɪpæs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جراحی بایپس
heart bypass surgery
جراحی بایپس قلبی
2
راه کمربندی
کنارگذر
the western bypass around the town
راه کمربندی غربی دور شهر
the Newbury bypass
کنارگذر "نیوبری"
[فعل]
to bypass
/ˈbaɪpæs/
فعل گذرا
[گذشته: bypassed]
[گذشته: bypassed]
[گذشته کامل: bypassed]
صرف فعل
3
جایی را دور زدن
از اطراف جایی عبور کردن، از کنار چیزی گذشتن
1.Interstate 8 bypasses the town to the north.
1. «بزرگراه میانایالتی ۸» از سمت شمال، شهر را دور میزند.
4
(مانع یا قانونی را) دور زدن
(از عملی) اجتناب کردن، شانه خالی کردن
1.Francis bypassed his manager and wrote straight to the director.
1. "فرانسیس" مدیرش را دور زد و مستقیم به رئیس نامه نوشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
byline
bygone
byelaw
bye
by-product
byre
byroad
byron
bystander
byte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان