[اسم]

cactus

/ˈkæktəs/
قابل شمارش
[جمع: cacti]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کاکتوس

معادل ها در دیکشنری فارسی: کاکتوس
  • 1.I have a cactus on my table in my office.
    1. من روی میزم در دفترم، یک کاکتوس دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان