[اسم]

caiman

/ˈkeɪmən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کیمن تمساح کوچک

  • 1.The zoo here is now playing host to a pair each of crocodiles, alligators and caimans.
    1. باغ وحش اینجا اکنون میزبان یک جفت کروکدیل، تمساح و کیمن است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان