[اسم]

candle

/ˈkæn.dəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شمع

معادل ها در دیکشنری فارسی: شمع
مترادف و متضاد taper
  • 1.Shall I light a candle?
    1. شمعی روشن کنم؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان