Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لاشه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
carcass
/ˈkɑːrkəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لاشه
استخوان باقی مانده از حیوانات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نعش
مردار
لاشه
1.vultures scavenging for carcasses on the road
1. لاشخورهایی که به دنبال لاشه در کنار جاده میگردند
تصاویر
کلمات نزدیک
carburettor
carburetor
carbuncle
carboy
carborundum
carcharodon
carcinogen
carcinogenic
carcinoma
card
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان