[اسم]

carcass

/ˈkɑːrkəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لاشه استخوان باقی مانده از حیوانات

معادل ها در دیکشنری فارسی: نعش مردار لاشه
  • 1.vultures scavenging for carcasses on the road
    1. لاشخورهایی که به دنبال لاشه در کنار جاده می‌گردند
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان