[صفت]

cardinal

/ˈkɑrdənəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cardinal] [حالت عالی: most cardinal]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اصلی اساسی، مهم

مترادف و متضاد basic fundamental main unimportant
  • 1.a cardinal rule
    1. قانون اصلی
  • 2.two cardinal points
    2. دو نکته اساسی
[اسم]

cardinal

/ˈkɑrdənəl/
قابل شمارش

2 کاردینال (کلیسای کاتولیک)

معادل ها در دیکشنری فارسی: کاردینال
his appointment as cardinal
انتصاب او به عنوان [مقام] کاردینال

3 عدد اصلی (ریاضی) عدد کاردینال

مترادف و متضاد Cardinal number

4 کاردینال (پرنده)

  • 1.Female cardinals also have crests, but their coloring is more subdued.
    1. کاردینال‌های ماده نیز طره دارند اما رنگ آن‌ها کمرنگ‌تر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان