Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماشینزده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
carsick
/ˈkɑrsɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: most carsick]
[حالت عالی: more carsick]
1
ماشینزده
دچار تهوع (در اثر سفر با اتومبیل)
1.He got carsick.
1. او ماشینزده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
carrying case
carrycot
carry-on bag
carry-on
carry through
carsickness
cart
carte blanche
cartel
carter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان