Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کارتل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cartel
/kɑrˈtɛl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارتل
شرکتهای سازمانیافته و مسلط بر یک کالای خاص
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارتل
1.The world's major oil producers formed a cartel to control the price and supply of petroleum.
1. تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان برای کنترل قیمت و عرضه نفت (خام)، یک کارتل تشکیل دادند.
تصاویر
کلمات نزدیک
carte blanche
cart
carsickness
carsick
carrying case
carter
cartesian
carthorse
cartilage
cartilaginous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان