[اسم]

cartel

/kɑrˈtɛl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارتل شرکت‌های سازمان‌یافته و مسلط بر یک کالای خاص

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارتل
  • 1.The world's major oil producers formed a cartel to control the price and supply of petroleum.
    1. تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان برای کنترل قیمت و عرضه نفت (خام)، یک کارتل تشکیل دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان