Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کارتون
2 . پیشنقش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cartoon
/kɑrˈtuːn/
قابل شمارش
1
کارتون
انیمیشن، داستان مصور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارتون
مترادف و متضاد
animated film
comic strip
1.He likes the cartoons that you get on the back page.
1. او داستانهای مصوری را که در صفحه آخر چاپ میشود دوست دارد.
Mickey Mouse and other famous cartoon characters
میکی موس و دیگر شخصیتهای معروف کارتونی
2
پیشنقش
طراحی اولیه، الگو
تصاویر
کلمات نزدیک
cartonnage
carton
cartomancy
cartography
cartographer
cartoon character
cartoonist
cartridge
cartridge belt
cartridge paper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان