Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آبشار
2 . فرو ریختن (مانند آبشار)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cascade
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبشار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبشار
[فعل]
to cascade
فعل گذرا
صرف فعل
2
فرو ریختن (مانند آبشار)
سرازیر شدن
تصاویر
کلمات نزدیک
cascabel
casablanca
caryatid
carving knife
carving
cascading
case
case study
casein
casement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان