Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پول نقد
2 . نقد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cash
/kæʃ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پول نقد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پول نقد
وجه نقد
نقدینه
نقدی
نقد
مترادف و متضاد
bank notes
money
ready money
cheque
credit
in cash
نقدی/نقدا
Will you pay by credit card or in cash?
با کارت اعتباری میپردازید یا نقد؟
to pay cash
نقد پرداخت کردن
Customers are offered a 10% discount if they pay cash.
به مشتریها اگر نقد پرداخت کنند 10% تخفیف ارائه خواهد شد.
to have cash on somebody
پول نقد همراه داشتن
Do you have any cash on you?
آیا پول نقد همراهت داری؟
[فعل]
to cash
/kæʃ/
فعل گذرا
[گذشته: cashed]
[گذشته: cashed]
[گذشته کامل: cashed]
صرف فعل
2
نقد کردن
وصول کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نقد کردن
to cash a cheque/check
چک نقد کردن
I’d like to cash this check, please.
می خواهم این چک را نقد کنم لطفا [لطفا این چک را برایم نقد کنید].
تصاویر
کلمات نزدیک
casey
casement
casein
case study
case
cash and carry
cash card
cash cow
cash crop
cash desk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان