Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تابوت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
casket
/ˈkæskɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تابوت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تابوت
مترادف و متضاد
coffin
1.A procession of mourners slowly followed the casket.
1. دسته ی عزاداران به آرامی به دنبال تابوت حرکت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cask
casino
casing
cashpoint
cashmere
caspian deer
caspian kutum
caspian sea
casque
cassandra
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان