[اسم]

casket

/ˈkæskɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تابوت

معادل ها در دیکشنری فارسی: تابوت
مترادف و متضاد coffin
  • 1.A procession of mourners slowly followed the casket.
    1. دسته ی عزاداران به آرامی به دنبال تابوت حرکت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان