[اسم]

casino

/kəˈsinoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کازینو قمارخانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: قمارخانه کازینو
  • 1.He owns the biggest casino in town.
    1. او صاحب بزرگترین کازینوی شهر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان