Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موش زبان یکی را خورده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
cat got one's tongue
/kæt gɑt wʌnz tʌŋ/
1
موش زبان یکی را خورده
مترادف و متضاد
lose one's tongue
1.Before I could reply, she said, "has a cat got your tongue?"
1. قبل از اینکه من جواب بدهم، او گفت: "آیا موش زبانت را خورده است؟"
توضیح درباره اصطلاح cat got one's tongue
این اصطلاح در فرهنگ غرب برعکس فرهنگ ما است. یعنی آنها می گویند "گربه زبانت را خورده است" در حالی که ما می گوییم "موش زبانت را خورده است."
تصاویر
کلمات نزدیک
cat call
cat burglar
cat
casuist
casualty
cat's eye
catabolism
cataclysm
cataclysmic
catacomb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان