Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لوله نازک (پزشکی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
catheter
/ˈkæθɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لوله نازک (پزشکی)
کاتتر
1.On the fourth day she passed urine spontaneously, and the catheter was never again used.
1. در روز چهارم او توانست خودآگاه ادرار کند و دیگر هیچوقت دوباره نیازی به کاتتر پیدا نکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
catherine
cathedral
cathartic
catharsis
catgut
cathode
cathode ray tube
catholic
catholic church
catholicism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان