Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عضو کلیسای کاتولیک
2 . کاتولیک
3 . متنوع
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Catholic
(Roman Catholic)
/ˈkæθlɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عضو کلیسای کاتولیک
کاتولیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاتولیک
1.He is a catholic.
1. او یک کاتولیک است.
[صفت]
Catholic
(Roman Catholic)
/ˈkæθlɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more catholic]
[حالت عالی: most Catholic]
2
کاتولیک
کاتولیکی، [وابسته به مسیحیت و کلیسای کاتولیک]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاتولیک
کاتولیکی
1.A Catholic priest
1. یک کشیش کاتولیک
[صفت]
catholic
/kˈæθlɪk/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متنوع
گوناگون، گسترده
مترادف و متضاد
diverse
تصاویر
کلمات نزدیک
cathode ray tube
cathode
catheter
catherine
cathedral
catholic church
catholicism
cathy
cation
catkin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان