[اسم]

Catholic

(Roman Catholic)
/ˈkæθlɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عضو کلیسای کاتولیک کاتولیک

معادل ها در دیکشنری فارسی: کاتولیک
  • 1.He is a catholic.
    1. او یک کاتولیک است.
[صفت]

Catholic

(Roman Catholic)
/ˈkæθlɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more catholic] [حالت عالی: most Catholic]

2 کاتولیک کاتولیکی، [وابسته به مسیحیت و کلیسای کاتولیک]

معادل ها در دیکشنری فارسی: کاتولیک کاتولیکی
  • 1.A Catholic priest
    1. یک کشیش کاتولیک
[صفت]

catholic

/kˈæθlɪk/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متنوع گوناگون، گسترده

مترادف و متضاد diverse
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان