[اسم]

caucus

/ˈkɔkəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انجمن حزبی

مترادف و متضاد faction group party
an informal caucus
یک انجمن حزبی غیررسمی
the right-wing caucus in the Cabinet
انجمن حزبی جناح راست در کابینه

2 رایزنش گردهمایی (طرفداران یا اعضای یک حزب)

مترادف و متضاد assembly meeting
  • 1.Caucuses will be held in eleven states.
    1. رایزنش‌هایی در یازده ایالت برگزار خواهد شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان