Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انجمن حزبی
2 . رایزنش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
caucus
/ˈkɔkəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انجمن حزبی
مترادف و متضاد
faction
group
party
an informal caucus
یک انجمن حزبی غیررسمی
the right-wing caucus in the Cabinet
انجمن حزبی جناح راست در کابینه
2
رایزنش
گردهمایی (طرفداران یا اعضای یک حزب)
مترادف و متضاد
assembly
meeting
1.Caucuses will be held in eleven states.
1. رایزنشهایی در یازده ایالت برگزار خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
caucasus
caucasian
cat’s cradle
catwalk
catty
caudal
caught dead
caught short
caught with one's hand in the cookie jar
caught with one's pants down
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان