[فعل]

to change out of

/ʧeɪnʤ aʊt ʌv/
فعل گذرا
[گذشته: changed out of] [گذشته: changed out of] [گذشته کامل: changed out of]

1 (لباس) درآوردن

  • 1.Give me five minutes to change out of my work clothes and I'll come out with you.
    1. به من پنج دقیقه وقت بده تا لباس کارم را دربیاورم، بعدش با تو بیرون می‌آیم.‌
  • 2.You need to change out of those wet things.
    2. باید این لباس‌های خیس را دربیاوری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان