[صفت]

chaotic

/keɪˈɑtɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more chaotic] [حالت عالی: most chaotic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی نظم پر هرج و مرج

مترادف و متضاد disorderly disorganized orderly
  • 1.The traffic in Seoul is often chaotic.
    1. ترافیک در سئول اغلب پر هرج و مرج است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان