Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چک (پول)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cheque
/tʃek/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چک (پول)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چک
مترادف و متضاد
check
1.I still pay many of my bills by cheque.
1. هنوز بسیاری از صورتحسابهایم [قبضهایم] را با چک پرداخت میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
chenille
chen
chemotherapy
chemistry
chemist's
cheque card
chequebook
chequered
chequered flag
cherish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان