[اسم]

cheque

/tʃek/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چک (پول)

معادل ها در دیکشنری فارسی: چک
مترادف و متضاد check
  • 1.I still pay many of my bills by cheque.
    1. هنوز بسیاری از صورتحساب‌هایم [قبض‌هایم] را با چک پرداخت می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان