[اسم]

chemotherapy

/ˌkimoʊˈθɛrəpi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شیمی درمانی (پزشکی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: شیمی‌درمانی
  • 1.Cancer patients are usually treated using chemotherapy.
    1. بیماران سرطانی معمولا توسط [از راه] شیمی درمانی معالجه می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان