[فعل]

to chew out

/ʧu aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: chewed out] [گذشته: chewed out] [گذشته کامل: chewed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (به شدت) سرزنش کردن شدیدا انتقاد کردن

informal
مترادف و متضاد rebuke scold
  • 1.His dad chewed him out after seeing his poor grades.
    1. پدرش پس از دیدن نمرات پایین او، سرزنشش کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان