Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فلفل (قرمز، سبز و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chilli
/ˈtʃɪl.i/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فلفل (قرمز، سبز و ...)
1.chili powder
1. پودر فلفل
2.Remove the seeds from two chilies .
2. تخم های دو فلفل را جدا کن [در بیاور].
تصاویر
کلمات نزدیک
chiller
chilled
chill out
chill
chiliad
chilli con carne
chilling
chillingly
chillout
chillum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان