Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گاهشماری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chronology
/krəˈnɑːlədʒi/
قابل شمارش
[جمع: chronologies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گاهشماری
گاهنگاری، رویدادنگاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گاهشماری
1.a chronology of Mozart’s life
1. گاهشماری زندگی موتزارت
تصاویر
کلمات نزدیک
chronologically
chronological
chronograph
chronogram
chronicler
chronometer
chronos
chronoscope
chrysalis
chrysanthemum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان