Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به ترتیب زمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
chronologically
/ˌkrɑnəˈlɑʤɪkli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به ترتیب زمانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به ترتیب زمانی
1.Allen's book is arranged chronologically, from the First Crusade in 1095 to the fall of Granada in 1492.
1. کتاب "آلن" به ترتیب زمانی مرتب شده است، از اولین جنگ صلیبی در سال 1095 تا سقوط "گرانادا" در سال 1492.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
chronological
chronicle
chronically
chronic
chromosome
chrysalis
chrysler blue
chrysophyllum cainito
chrysopidae
chub
کلمات نزدیک
chronological
chronograph
chronogram
chronicler
chronicle
chronology
chronometer
chronos
chronoscope
chrysalis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان