Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شهروندی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
citizenship
/ˈsɪtɪzənˌʃɪp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شهروندی
تابعیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تابعیت
شهروندی
1.to apply for citizenship
1. درخواست تابعیت کردن [دادن]
تصاویر
کلمات نزدیک
citizenry
citizeness
citizen journalism
citizen
cite
citrate
citric
citric acid
citrine
citron
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان