Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ساعت زدن (هنگام ورود)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to clock on
/klˈɑːk ˈɑːn/
فعل ناگذر
[گذشته: clocked on]
[گذشته: clocked on]
[گذشته کامل: clocked on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ساعت زدن (هنگام ورود)
کارت زدن
مترادف و متضاد
punch in
1.I clock on at 8 a.m.
1. من ساعت 8 صبح کارت میزنم.
2.Staff should clock on upon arrival.
2. کارکنان باید هنگام ورود ساعت بزنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clock off
clock is ticking
clock in
clock arm
clock
clock out
clock radio
clock time
clockwise
clodhopper
کلمات نزدیک
clock off
clock in
clock
cloche
clobber
clock out
clock radio
clock speed
clockwise
clockwork
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان