Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لباس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
clothing
/ˈkloʊ.ðɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لباس
پوشاک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوشاک
پوشش
تنپوش
جامه
ملبوس
لباس
1.articles of clothing
1. اقلام لباس
2.Protective clothing must be worn at all times.
2. لباس های ایمنی باید در همه زمان ها پوشیده شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
clothespin
clothesline
clothes peg
clothes line
clothes horse
clothing store
clotted cream
cloture
cloud
cloud nine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان