[اسم]

colonel

/ˈkɜrnəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرهنگ (ارتش)

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرهنگ کلنل
  • 1.Colonel Smith is her father.
    1. سرهنگ "اسمیت" پدر اوست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان