Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بخش اصلی روده بزرگ (کالبدشناسی)
2 . دونقطه (علایم نگارشی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
colon
/ˈkoʊlən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخش اصلی روده بزرگ (کالبدشناسی)
بزرگ‌ترین قسمت روده بزرگ، کولون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قولون
specialized
2
دونقطه (علایم نگارشی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دونقطه
1.There's a colon missing in that sentence.
1. در آن جمله یک دونقطه جا افتاده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
colombian
colombia
cologne water
cologne
colocasia esculenta
color
color circle
color in
color wheel
colorado beetle
کلمات نزدیک
colombian
colombia
cologne
collusion
collude
colonel
colonel general
colonial
colonialism
colonialist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
