Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معمولا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
commonly
/ˈkɑːmənli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معمولا
اغلب، عموما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عموما
1.These caterpillars are commonly found on bean plants.
1. این کرمهای ابریشم معمولا روی گیاهان لوبیا پیدا میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
commoner
common-or-garden
common-law marriage
common sense
common room
commonplace
commons
commonsense
commonwealth
commotion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان