Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرواز غیرمستقیم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
connecting flight
/kəˈnɛktɪŋ flaɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرواز غیرمستقیم
پرواز اتصالی
1.I missed the connecting flight.
1. من از پرواز غیرمستقیم جا ماندم.
تصاویر
کلمات نزدیک
connecting
connected
connect to the internet
connect
connatural
connecting rod
connection
connective
connective tissue
connectivity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان