[اسم]

consultant

/kənˈsʌltənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مشاور

معادل ها در دیکشنری فارسی: رایزن مشاور
  • 1.a consultant surgeon
    1. مشاور جراح
  • 2.a financial consultant
    2. مشاور مالی
  • 3.a firm of management consultants
    3. شرکت مشاورین مدیریتی
  • 4.the President’s consultant on economic affairs
    4. مشاورین رئیس جمهور در مسائل اقتصادی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان