Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (با کسی) مشورت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to consult
/kənˈsʌlt/
فعل گذرا
[گذشته: consulted]
[گذشته: consulted]
[گذشته کامل: consulted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(با کسی) مشورت کردن
مشورت خواستن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مشورت کردن
مشاوره کردن
1.If the pain doesn’t go away, you should consult a doctor.
1. اگر درد از بین نرفت، باید با دکتر مشورت کنی [اگر درد از بین نرفت، باید به دکتر مراجعه کنی].
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
constructivism
constructively
constructive
construction worker
construction paper
consultant
consume
consumer
consummate
consummately
کلمات نزدیک
consulate general
consulate
consular
consul general
consul
consultancy
consultant
consultation
consultative
consulting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان