Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تکذیب کردن
2 . بحث کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to controvert
/ˌkɑːntɹəvˈɜːt/
فعل گذرا
[گذشته: controverted]
[گذشته: controverted]
[گذشته کامل: controverted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تکذیب کردن
مخالفت کردن
1.Subsequent work from the same laboratory controverted these results.
1. کار بعدی از همان آزمایشگاه این نتایج را تکذیب کرد.
2
بحث کردن
مشاجره کردن
1.The views in the article have been controverted.
1. نظرات در (آن) مقاله موردبحث قرار گرفتهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
controversy
controversial topic
controversial
controls
controller
contumacious
contumacy
contumelious
contumely
contuse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان