Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cooker
/ˈkʊkər/
قابل شمارش
1
فر
اجاق، خوراکپز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اجاق
1.Have seen my new cooker?
1. فر جدید مرا دیده ای؟
تصاویر
کلمات نزدیک
cooked breakfast
cooked
cookbook
cook with gas
cook up
cookery
cookery book
cookie
cooking
cooking apple
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان